شیرین تراز عسل
من:اگه دست به ظرفای توکابینت بزنی عمرا بهت صبحانه نمیدم تو: خخخخخخ...عمرا؟؟!!عمرا بازچیه؟؟! من در حالی که داشتم جارودستی میکشیدم:کیمیابرو پایین از پشتم ..خسته شدم تو: خب خوشحالم آخه... بعد از زنگخوردن تلفن سریع رفتی وگوشی رو برداشتی...من:کی بود دخترم؟ تو : آنوم من:چی گفت؟؟ تو: مشترک گرامی( تلفن گویای مخابرات) &...
نویسنده :
مامان کیمیا
0:36
اینجاهمه چی در همه!!!
چندتا مطلب متفاوت که ربطی به هم نداره .یه پست با مطالب در هم!!! 1-کیمیای موتور سوار: کیمیا ودوستش بنیامین 2-ژستهای بعد آیایش(آرایش) 3-خاطرات جامونده از ثبت در وبلاگ: کفشای دخمل گلم وقتی نی نی بود(هرسه تاشو از مکه آوردم براش)خودشم بود باهام شیطونک اولین سونو گرافی در 6هفته و4روزگی نکته جالب:تصویر1رو به کیمیا نشون دادم وگفتم ببین این تویی ها!! کیمیا هم با هیجان تصویر2رو بهم نشون دادوگفت اینم بابا!! کلی خندیدم به حرفش ...
نویسنده :
مامان کیمیا
0:27
بدون عنوان
کاردستی
امروز بعداظهر تصمیم گرفتیم با دخترم یه کاردستی درست کنیم. چندتا کاغذ رنگی داشتیم تو خونه که با همونا این کاردستی رو درست کردیم جمله ی کیمیا بعد ساخت کاردستی:بههههههههههههه.چه قشنگ شد. آخر کار زدیمش به در کمدش. حالا هرکی میاد خونمون اول از همه میبرش تو اتاقش ومیگه قشنگههههههههه؟؟!! ...
نویسنده :
مامان کیمیا
0:37